ادبیات فرانسه مانند ادبیات فارسی غنی است و آثار نویسندگان این کشور در تمام دنیا معروف است. بیشتر این آثار از سالها و دههها قبل به فارسی ترجمه شدهاند و نام شاعران و نویسندگانی چون آنتوان دو سنت اگزوپری خالق شازده کوچولو، ویکتور هوگو و شارل بودلر، مارسل پروست، رومن گاری و ... برای ما کاملاً آشناست. و چهبسا پیش از ترجمه از زبان انگلیسی، اصولاً بازار ترجمه از زبان فرانسه در ایران رواج داشته است و اولین مترجمان ایرانی بیشتر به سراغ ادبیات فرانسه رفتهاند.
1. آثار کلاسیک در ادبیات فرانسه
مکتب ادبی کلاسیسم در فرانسه از قرن 17 آغاز شد. این مکتب طرفدار زیبایی و شکوه آثار قدیمی یونان باستان و روم، و تقلید از آنهاست. طرفداران این مکتب معتقدند باید از طبیعت، عقل، تعادل و کمال نگهداری کرد و در شعر و داستان از هنرمندان گذشته ـ که به این موضوعات روی آورده بودند ـ تقلید کرد. هنرمندان و نویسندگانی مانند ارسطو، فیلسوف یونانی که در کتاب بوطیقا، هنر را تقلید از طبیعت میداند و معتقد است که تفاوت هنرها در نوع تقلید است.
مهمترین شاعران و نویسندگان این مکتب مولیر، لافونتن، راسین و بوالو بودند.
2. مکتب رمانتیسم در ادبیات فرانسه
ادبیات رمانتیک در فرانسه از اوایل قرن 19 شروع شد و انقلاب فرانسه در شکلگیری جنبش رمانتیسم نقش بسزایی داشت و بعد از انقلاب فرانسه است که ما شاهد آثار رمانتیک فوقالعاده و بینظیری در ادبیات فرانسه در جهان هستیم. ویکتور هوگو مربوط به این دورۀ تاریخی است و بعضاً او را بنیانگذار این مکتب میدانند. شاهکار ویکتور هوگو به نام بینوایان به تمام زبانهای دنیا ترجمه و در تمام نقاط جهان منتشر شده است. هنرمندان دیگری مثل ژان ژاک روسو، شاتو بریان، لامارتین، الکساندر دوما و ... نیز از شاعران و نویسندگان رمانتیک فرانسه بهحساب میآیند.
مکتب رمانتیسم به کمک احساسات شدید ـ احساساتی از قبیل ترس، وحشت و حیرت ـ زیبایی را تجربه میکند. این مکتب بهخصوص در رویارویی با زیبایی متعالی و زیبایی طبیعت از «احساسات» سود میجوید.
3. مکتب رئالیسم در ادبیات فرانسه
در نیمۀ دوم قرن 19 مکتب رئالیسم در فرانسه با نویسندگانی مانند استاندال، بالزاک و گوستاو فلوبر سربلند کرد.
حرف اصلی مکتب رئالیسم یا واقعگرایی تمرکز و توجه به واقعیت بود؛ آنها از احساسات شدید و شاعرانه و رمانتیک دوری جستند و حقیقت و واقعیت روزگار را در آثارشان بازتاب دادند. بالزاک، از بزرگترین نویسندگان فرانسوی مکتب رئالیسم، معتقد بود: «رماننویس باید جامعۀ خود را تشریح کند. نویسنده مورّخِ عادات و اخلاق مردم و اجتماع خویش است».
4. آثار ناتورالیستی در ادبیات فرانسه
همچنان در قرن نوزدهم هستیم، قرنی که مکاتب بزرگ و مختلفی را به خود دیده است. در مقابلِ مکتب «رئالیسم»، مکتب ناتورالیسم یا طبیعتگرایی در همین قرن در فرانسه با نویسندگانی چون «امیل زولا» سر برافراشت. به همین اعتبار امیل زولا را پدر جنبش ناتورالیسم میدانند. جنبشی که به دور از هرگونه احساسات، تنها به سرنوشت حتمی و جبرگرایی پرداخته و آن را اصلیترین دلیل اتفاقات جهان میداند.
در آثار این قرن به جزئیات حوادث بیشازاندازه توجه میشود و گاهی ریزبینیهای خستهکننده در توصیف طبیعت، در تمام طول اثر دیده میشود. این مکتب در ایران هم بسیار معروف و محبوب شد و نویسندگانی مانند صادق هدایت، محمد مسعود، صادق چوبک، اسماعیل فصیح، محمود دولتآبادی در بعضی آثارشان از آن پیروی کردند.
5. مکتب سورئالیسم در ادبیات فرانسه
یکی از مکتبهای ادبی مهم در قرن 20 «سورئالیسم» است که با آرا و نظرات «آندره بروتون» و از کشور فرانسه شروع میشود و بیشتر به حوزۀ شعر برمیگردد. از هنرمندان این مکتب میتوان به «پل الوار» اشاره کرد.
در مکتب سورئالیسم یا فرا واقعگرایی نویسنده با واقعیت برتر یا ماورای واقعیت سروکار دارد، به این معنی که میخواهد در زندگی روزمره تغییر ایجاد کند و با بنیانهای هنری و اجتماعی مقابله و ستیز کند.
در ایران این مکتب با هوشنگ ایرانی به شهرت میرسد و سهراب سپهری، احمدرضا احمدی و بیژن الهی نیز از ادامهدهندگان راه او هستند.
6. آثار اگزیستانسیالیسم در ادبیات فرانسه
مکتب ادبی «اگزیستانسیالیسم» از اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 شروع میشود. این مکتب که با نظرات و تئوری پردازیهای فلسفی شروعشده، درواقع آدمی را در این جهان سرگشته و معلق میداند، در این جهان پوچ و بیمعنی؛ و تنها راه این است که هر کس خود برای خود معنی و مفهومی بیابد و به زندگی خود معنا ببخشد. آثار اروین یالوم در این زمینه بسیار راهگشاست و توصیفات مفصل و خوبی دربارۀ این مکتب ارائه میدهد.
پس از جنگ جهانی دوم صلح نسبی در جهان برقرار میشود و نویسندگان و هنرمندان در جستوجوی معنا و هدف زندگی هستند. از اینرو مکتب اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی در این دوره رونق میگیرد.
«ژان پل سارتر» از پیشروان این مکتب ادبی است. «لویی فردینان سلین» نیز از اگزیستانسیالیستهایی است که نحوه و نوع روایت داستان را دگرگون کرد و زبان نوشتار را به زبان کوچه و بازار نزدیک کرد.
بار هستی اثر میلان کوندرا و طاعون اثر آلبرکامو هم از برترین نمونههای مکتب اگزیستانسیال هستند.
مکاتب ادبی فرانسه
در قرن 19، از کمی قبل تا کمی بعدازآن، مکاتب بزرگی در ادبیات جهان سر برآوردند که آثار بینظیری را برای تمام اعصار، نهفقط دورۀ خود بلکه برای تمام طول تاریخ خلق کردند. در رشد و پیشرفت این مکاتب هنرمندان، ادیبان، شاعران و نویسندگان فرانسوی نقش بسزایی ایفا کردند. از دوسنت اگزوپری در ادبیات کودک و نوجوان کلاسیک تا بالزاک در ادبیات واقعگرایانه، ویکتور هوگو در ادبیات رمانتیک، آندره برتون در ادبیات سورئال، امیل زولا در خلق ادبیات ناتورالیستی و غیره و غیره همگی سهم قابل توجهی در لذت ادبی امروز ما دارند. اینکه با هر نوع فکر و اندیشه و تفکری، رمان یا شعر مطلوب و مناسبی بیابیم و لذت ببریم از خصوصیت ادبیات فرانسه است. دست مریزاد به این نویسندگان فرانسهزبان و آفرین به مترجمان حرفهای آثار ادبی فرانسه.