اسماعیل فصیح
- به قلم عاطفه صابونی
اسماعیل فصیح، نویسنده پُر کار ایرانی، در دوم اسفند ماه 1313 در محله درخونگاه تهران، درخانوادهای پر جمعیت به دنیا آمد. دو ساله بود که پدرش درگذشت. بعد از گذراندن دورهی ابتدایی و دبیرستان، مدرک دیپلم طبیعیاش را گرفت. در این سالها، دولت دکتر مصدق تحت فشارهای اقتصادی و مالی ، فروش خدمت سربازی را منبعی برای تأمین بودجه کشور قرار داده بود و فصیحِ جوان از این فرصت استفاده کرد و با پرداخت صد تومان معافیت خود را خرید و برای تحصیل به کشوری رفت که بعدها قرار بود در آنجا با همسرش آشنا شود و همینگویِ نویسنده را دیدار کند و اتفاقات آن سالها در داستانهایش وارد شود.
او ابتدا به استانبول رفت و از آنجا به پاریس و سرانجام در دانشگاه مانتانای آمریکا به تحصیل در رشته شیمی مشغول شد. پس از فراغت از تحصیل به سانفرانسیسکو نقل مکان کرد و در آنجا با آنابل کمبل، دختری نروژی، آشنا شد و ازدواج کرد. اما زندگی مشترکشان خیلی زود با مرگِ آنابل در هنگام زایمان، به پایان رسید. مرگ همسر به همراه نوزادی که در شکم داشت تأثیر عمیق و همیشگیای روی فصیح و اندیشهی او گذاشت. چنانکه شخصیتِ اصلی بسیاری از داستانهایش مردی است که همسر خود را هنگام زایمان از دست داده و خاطرهی آن همواره با اوست؛ مردی که در آمریکا تحصیل کرده و در شرکت نفت کار میکند.
فصیح پس از مرگ همسرش به ایران بازگشت. در ابتدا شغل مترجمی را انتخاب کرد، اما بعدها با کمک صادق چوبک در شرکت ملی نفت استخدام شد. در آنجا کارمند بخش آموزش بود. فضای آبادانِ نفتخیز و خلوتی که فصیح در آنجا داشت سبب شد تا او اولین رمان خود، «شراب خام» (1347) را بنویسد. رمانی که شخصیتهای اصلی و فرعیاش به داستانها و رمانهایِ بعدیِ نویسنده راه پیدا کردند و سلسله داستانهای به هم پیوستهای را شکل دادند. در واقع، رمانهای فصیح ساختی زنجیرهای دارند و در هر داستان زندگی یکی از شخصیتها محور قرار میگیرد و نقل میشود. به همین دلیل، همه نوشتههای فصیح – حتی داستانهای کوتاهش- به هم پیوستهاند و رمانی طولانی را تشکیل دادهاند که در آن نیمقرن زندگی شهری به تصویر کشیده شده است. او در تمامی داستانهایش به تاریخچهی زندگی یک خانواده ایرانی – خانواده آریان- میپردازد. و از آنجا که ساختار داستانهایش هم روایتی خطی و مطابق با پیشرفتِ زمان دارند، و کمتر از رفت و برگشت در زمان بهره میبرند خوانش آنها آسان است؛ ویژگیای که باعث استقبال روزافزونِ خوانندگانِ داستانهایش بوده و هست.
فصیح پس از سفر تحقیقاتیای که به آمریکا داشت، به ایران بازمیگردد و اینبار در سال 1349 مجموعه داستان «خاک آشنا» را منتشر میکند. دوران خدمت در جنوب کشور منجر به انتشار رمان «دل کور» و «دیدار در هند» میشود. آثاری که نشان از اندیشهی تقدیرگرایِ فصیح و اعتقاد او به قدرتِ محیط و وراثت دارند. فصیح گمگشتگی نسلی را توصیف میکند که نوجوانیشان در دهه جوش و خروشهای اجتماعی گذشت، اما تا به خود جنبیدند سالهای کودتا و سیاهی فرا رسید. او نویسندهی داستانهایی بود که شخصیتهایش از سالهای ایمان کورکورانه، به دورهی بیاعتقادی کامل، دورهی نابودی خویش در گیجی و شهوت رسیدند.
فصیح تا سال 1359 که جنگ ایران و عراق شروع شد، به عنوان استاد زبان انگلیسی در دانشکده نفت آبادان مشغول تدریس بود. به این ترتیب او در 47 سالگی و پس از 19 سال خدمت در شرکت نفت بازنشسته شد و به تهران مهاجرت کرد. اما در تهران همچنان به ترجمه و تدریس زبان انگلیسی در صنعت نفت ادامه داد. فصیح دو سال پس از بازگشت از آمریکا با پریچهر عدالت ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند بوده است.
دوران پس از بازنشستگی برای فصیح، دوران پرباری از نوشتن و انتشار داستان بود. او در این سالها مهمترین و درخشانترین آثارش را نوشت. «داستان جاوید»، « ثریا در اغما»، «درد سیاوش» و « زمستان 62». داستانهای سرگرمکنندهای که به مضمونهای مهمی مثل انقلاب، جنگ، گمگشتگی و مهاجرت پرداختهاند. در داستان جاوید، به پوسیدگی درونی نظام قاجار و جایگزینی سلسلهی پهلوی به جای آن میپردازد. درد سیاوش تلاشی برای بازیابی شاهد گمشدهی کودتای 28 مرداد 1332 است. و ماجراهای ناشی از انقلاب و جنگ، شکلدهندهی رمانهای ثریا در اغما و زمستان 62 هستند.
فصیح در این داستانهایش نیز همچون آثارِ پیشینش نشان داد که وقایعنگاری است که به عنصر داستانی و حادثهآفرینی بیش از آفرینش فضا و شخصیت و پیچیدگیِ روایی اهمیت میدهد. در واقع، او همان ساختاری را گسترش داده که در اولین رمانش، شراب خام، به کار گرفته بود. همه رمانهای او طرحی خطی دارند، سفرنامهوار و گزارشیاند و ماجراهایشان حولِ تلاشهای یک راوی بدبین برای رسیدن به آرامش و شادی در زمانهای تاریک و شوم شکل میگیرند. فصیح متأثر از رمانهای پلیسی امریکایی، جلال آریان – قهرمان رمانهای خود- را چون کارآگاهی خصوصی از حادثهای به حادثه دیگر میکشاند. سفر، رویدادهای رمان را به هم میپیوندد و سرنوشتهای آدمها را به هم گره میزند. و دست نویسنده چنان باز است که میتواند رویدادها، صحنهها و شخصیتهای متعددی را به داستان وارد کند و این ویژگی باعث شده تا برخی منتقدان به اضافات و نقصهای روایتگریِ فصیح نقد داشت باشند و با تردید او را داستاننویسی جدی تلقی کردهاند و بیشتر او را به عنوان نویسنده رمانهای پرحادثه و سرگرمکننده معرفی کردهاند. اما نمیتوان انکار کرد که فصیح با نثری ساده، توانسته به خوبی از شگردهای داستانهای پلیسی غرب برای ساخت داستانهای پر جاذبه استفاده کند؛ ویژگیهایی که در داستانهای بعدی او نیز ادامه داشت.
فصیح در کنار داستاننویسی، چه در دوران تدریسِ انگلیسی و چه در بازنشستگی به شغل مترجمیِ متون ادبی و روانشناسی مشغول و علاقمند بود. از او ترجمههای درخشانی در حوزهی روانشناسی انتشار یافته که میتوان به ترجمهی او از کتابهای « وضعیت آخر»، «ماندن در وضعیت آخر» و «بازیها» اشاره کرد.
عمر پربار و پر حادثهی اسماعیل فصیح سرانجام در 25 تیر 1388 در بیمارستان شرکت نفت تهران و در اثر گرفتگی عروق مغزی به پایان رسید و پیکر او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
- آثار
- رمان
دل کور (۱۳۵۱)- البرز
داستان جاوید(۱۳۵۹)- البرز
ثریا در اغما (۱۳۶۳) – ذهن آویز
درد سیاوش (1364)- صفی علیشاه
شهباز و جغدان(۱۳۶۹)- صفی علیشاه
فرار فروهر (۱۳۷۲)- پیکان
اسیر زمان (۱۳۷۳)- آسیم
پناه بر حافظ (۱۳۷۵)- پیکان
طشت خون (۱۳۷۶)
بازگشت به درخونگاه (۱۳۷۷)- صفی علیشاه
کمدی تراژدی پارس (۱۳۷۷)- ذهن آویز
لاله برافروخت (۱۳۷۷)- جانان
نامهای به دنیا (۱۳۷۹)
در انتظار (۱۳۷۹)- پیکان
عشق و مرگ (۱۳۸۳)- آسیم
گردابی چنین حایل (۱۳۸۱)- پیکان
تلخکام (۱۳۸۶)- ذهن آویز
- مجموعه داستان
خاک آشنا (۱۳۴۹)
دیدار در هند (۱۳۵۳)
عقد و داستانهای دیگر (۱۳۵۷)
گزیده داستانها (۱۳۶۶)
نمادهای دشت مشوش (۱۳۶۹)
کشته عشق (۱۳۷۶)- اسیم
- ترجمه
وضعیت آخر- تامس ای. هریس- نشر نو
بازیها؛ روانشناسی روابط انسانی- اریک برن- ذهن آویز
ماندن در وضعیت آخر- امی. ب. هریس، تامس. ای. هریس- نشر نو
استادان داستان
رستمنامه
خودشناسی به روش یونگ- مایکل دانیلز- نشر نو
تحلیل رفتار متقابل در رواندرمانی- اریک برن- نشر نو
شکسپیر - زندگی/خلاصه کل آثار/ هملت
خواهر کوچیکه - ریموند چندلر