سیامک گلشیری
سیامک گلشیری، نویسنده و مترجم، در بیست و دوم مردادماه 1347 در اصفهان به دنیا آمد. پدرش، احمد گلشیری، مترجم و عمویش، هوشنگ گلشیری، نویسندهی تاثیرگذار ایران بودند و دیگر اعضای خانواده نیز دستی در ادبیات و هنر داشتند. در خانوادهی گلشیری خواندن و نوشتن و گفتن از ادبیات و فرهنگ و هنر بود.
سیامک دوران کودکی را در اصفهان گذراند. در شش سالگی به خاطر تغییر شغل پدر، به تهران مهاجرت کرد اما چند سال بعد، خانواده به همراه سیامکِ نوجوان به اصفهان بازگشت. در دوران دبیرستان، سیامک چند نمایشنامه اجرا کرد اما این هنر را ادامه نداد. با این حال، زبان آلمانی و فراگرفتنِ آن علاقهی درجه اولِ سیامکِ جوان را به خود گرفت؛ او برای تحصیل در دانشگاه، رشتهی زبان آلمانی را انتخاب کرد و تحصیلاتش را تا درجهی فوقلیسانس ادامه داد. در سال 1375 با دفاع از پایاننامهاش با عنوان «داستان کوتاه در آلمان، پس از جنگ جهانی دوم» از دانشگاه فارغ التحصیل شد. بعد از آن دو بار در مقطع دکترا نیز پذیرفته شد، اما به دلایلی از ورود به دانشگاه بازماند. مطالعهی جدیِ ادبیات آلمان و به تبع آن، ادبیات دیگر کشورهای جهان و در ادامه، ترجمهی آثاری چون «اندوه عیسی» از ولفگانگ بورشرت، رمانِ «میراث» و «نان آن سالها» از هاینریش بل، نمایشنامه «چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد» از ادوارد آلبی و چند داستان کوتاه و بلند دیگر از ادبیات جهان، حاصل این سالها است.
آغاز فعالیت سیامک گلشیری در زمینهی نوشتن داستان و رمان به سال 1370 بازمیگردد. چاپ داستان «یک شب، دیروقت» در مجلهی آدینه، شروع همکاری و انتشار داستانهایش در مجلات متعددی چون آدینه، گردون، کارنامه، زندهرود، زنان، کلک و ... بود. در سال 1377 اولین کتاب مجموعه داستان او، «از عشق و مرگ»، توسط نشر مرکز به چاپ رسید.
اما تصمیم جدی گلشیری برای نوشتن و همیشه نوشتن و انتخاب نویسندگی به عنوان حرفهی کاریاش به زمانی برمیگردد که سرخورده از تلاشهایش برای قبولی در دکترا و ممانعت از ورود او به دانشگاه، به زادگاهش –اصفهان- بازگشت و سه سال در آنجا ماند. در طی این مدت تمام انگیزه و ارادهاش را جمع کرد و به نوشتن رمان و داستان به طور جدی و حرفهای پرداخت. او در سال 1379 همزمان با انتشار دومین مجموعه داستانش، «همسران»، اولین رمانش با نام «کابوس» را وارد بازار نشر کرد. «کابوس» رمانی وهمناک بود که تمایل نویسنده به ژانر وحشت و رمان ترسناک را نشان میداد. یک سال بعد، گلشیری با انتشار دو رمان «شب طولانی» و «مهمانی تلخ»، قدمی محکم در نویسندگی برداشت. رمانهایش با اقبال خوبی روبهرو شد و رمان «مهمانی تلخ» به عنوان یکی از نامزدهای جایزه مهرگان ادب در سال 1380 انتخاب شد. این رمان، داستان برخورد استاد ارژنگ با یکی از دانشجویان سابقش است که این برخورد به یک مهمانی چهار نفره کشیده میشود. فضا و درونمایهی رمان، دلهرهآور است، با اینکه زبان، شخصیتپردازی و روایتگری کاملاً به شیوهی واقعگرایانه و برآمده از زندگی طبیعیِ روزمره، شکل داده شده است، اما رمز و راز پنهان در پسِ دیالوگها و رفتار شخصیتها، زاویه دیدی که در بزنگاههای داستان انتخاب میشود و تعلیقهای مناسبِ داستانی، سبب شده تا این رمان در گونهی خودش رمانی موفق و جذاب باشد.
در سال 1381 چهارمین رمان او، «نفرینشدگان» منتشر شد. رمانی که برای دو جایزهی مهرگان ادب و جایزهی ادبی اصفهان، کاندیدیِ بهترین رمان سال را برای او به ارمغان آورد. گلشیری با انتشار سالانهی رمانهایش و نیز تقویتِ تکنیک و شیوهی داستاننویسیاش، نشان داد که هم از نظر کمی و هم کیفی مسیر درستی را انتخاب کرده است. او در سالهای بعد به طیِ این مسیر ادامه داد و تاکنون از او بیش از بیست رمان و مجموعه داستان منتشر شده است. سیامک گلشیری در همین سالها بود که تدریس و برگزاری کارگاههای داستاننویسی در دانشگاهها و موسسات مختلف را نیز در کنار نویسندگی و ترجمه آغاز کرد.
آثار داستانی گلشیری بیشتر حول روابط انسان با دیگر انسانها و جامعهی امروزی، میچرخد. اما داستانهایش نه آنچنان از مفاهیم فلسفی سرشار است و نه از آن تهی؛ داستانهای او روی لبهی باریکی میان داستانهای حادثهمحور و داستانهای دورنگرایانه راه میرود. به قول خودِ گلشیری، قصه باید عنصر اصلی و غیرقابل حذفِ اثر ادبی باشد. قصه یا به عبارتی دیگر، توالیِ وقوع حوادث و رویدادها، خواننده را برای ادامه جذب میکند. داستانهای او نیز با وقوع حوادث و خلق موقعیتهای بحرانی است که شکل میگیرد و پیش میرود. شخصیتها نیز در مواجه با این حوادث و انسانهای درگیر در این موقعیتها، خودشان را آنطور که هستند بروز میدهند و درونشان را افشا میکنند. در عینحال، نثر گلشیری در اغلب آثارش ساده و پیراسته از صفتها و قیدهای متعدد است، او تا آنجا که ممکن است از طولانی شدن جمله میکاهد و از این نظر نثر او یادآور نثرِ ساده و پُر دیالوگِ ارنست همینگوی است. زبانِ ساده و به دور از تصنع و پیچیدگیِ سیامک گلشیری در داستانها، به درکِ انسانِ گرفتار در این حوادث کمک میکند و سبب میشود تا خواننده بیطرفانه موقعیت را بسنجد و به درونِ شخصیت، نزدیکتر شود.
گلشیری در کنار نوشتن برای مخاطب بزرگسال، به نوشتن رمان و تلخیصِ متون کهن برای مخاطب نوجوان نیز مشغول است. سال 1386 بود که فکرِ نوشتنِ خاطرهای گنگ و ترسناک از دوران نوجوانی، گلشیری را به نوشتنِ رمانی در ژانر وحشت و با شخصیتهای نوجوان کشاند. او برای انتشار کتاب، به سراغ نشر مروارید رفت، اما نشر مروارید کتاب را مناسب مخاطب نوجوان تشخیص داد و به این ترتیب نشر افق با چاپِ کتاب «تهران، کوچهی اشباح» سیامک گلشیری را به عنوان نویسندهی ژانر وحشت در حوزهی ادبیات نوجوان معرفی کرد. اولین کتابِ او که داستانی ترسناک دربارهی خونآشام شدن یک نوجوان در تهرانِ امروزی است، با استقبال خوبِ مخاطبان نوجوان روبهرو شد و به این ترتیب گلشیری در سالهای بعد این داستان را ادامه داد و پنجگانهی «خونآشامها» را نوشت؛ «ملاقات با خونآشام»، «شبح مرگ»، «جنگل ابر» و «شب شکار». مجموعهای که در سال 2014، در فهرست کاتالوگ کلاغ سفید کتابخانه بینالمللی مونیخ جای گرفته و به عنوان پرفروشترین مجموعه رمان تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران معرفی شده است. در سالهای اخیر نیز، دو رمان «اولین روز تابستان» و «خانهای در تاریکی» برندهی چندین جایزه از جشنوارههای مختلف شدهاند.
بازنویسی و تلخیصِ داستانهای کهن و آثار کلاسیک ایران، یکی دیگر از کارهای ارزشمند گلشیری در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان است. جدیدترین کتاب او در این مورد، مجموعه سه جلدیِ «زیباترین داستانهای هزار و یک شب» است. او در این مجموعه، هم زبان هزار و یک شب را مناسب مخاطب نوجوان درآورده و هم اینکه از حالتِ رواییِ داستان کاسته و صحنهها و رویدادها را مفصلتر و عینیتر پرداخته است. او پیش از این با بازنویسی داستانهای «بردیا و ملکه عاج» (برگرفته از هزار و یک شب)، «قصههایی از فیه ما فیه»، «تحلیل و تلخیصُ سمک عیار» به ادبیات کهن ایران، اِدای دِین کرده است.
- آثار
همسران(مجموعه داستان) - نشر علم- 1379
با لبان بسته (مجموعه داستان)- ثالث- 1382
من عاشق آدمهای پولدارم (مجموعه داستان)- مروارید- 1385
رژ قرمز (مجموعه داستان)- چشمه- 1396
شب طولانی (رمان)- نگاه- 1380
نفرین شدگان (رمان)- مروارید- 1381
چهرهی پنهان عشق (رمان)- مروارید- 1386
خفاش شب (رمان)- مروارید- 1389
آخرش میآن سراغم (رمان)- چشمه- 1393
آخرین رویای فروغ (رمان)- چشمه- 1394
تصویر دختری در آخرین لحظه (رمان)- چشمه- 1397
- رمانهای نوجوان
اولین روز تابستان- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1389
بردیا و ملکه سرزمین عاج- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1393
خانهای در تاریکی- افق- 1394
سمک عیار (تحلیل و تلخیص سمک عیار)- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1384
هزار و یک شب (به کوشش سیامک گلشیری)- پارسه- 1391
قصههایی از فیه ما فیه- پارسه- 1392
زیباترین داستانهای هزار و یک شب (شاهزاده سنگی و داستان های دیگر)- هوپا- 1397
زیباترین داستانهای هزار و یک شب (ملکه مارها و چند داستان دیگر)- هوپا- 1397
زیباترین داستانهای هزار و یک شب (اسب پرنده و چند داستان دیگر)- هوپا- 1397
- ترجمه
اندوه عیسی ( مجموعه هفده داستان و یک نمایشنامه)- ولفگانگ برشرت- پارسه- 1377
میراث (رمان)- هاینریش بل- مروارید- 1380
نان آن سالها (رمان)- هاینریش بل- مروارید- 1381
چاپلین (زندگی و آثار چارلی چاپلین)- علم- 1382
قصهی دیگچه و ملاقه (داستان بلند)- میشائیل انده- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1383
زیباترین افسانههای جهان- ثالث- 1383
چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد؟- ادورد آلبی- مروارید-1384
افسانههای بهار- قصیدهسرا- 1384
افسانههای تابستان- قصیده سرا- 1384
ای کاش (مجموعه داستان)- نویسندههی آلمانی- مروارید- 1387
قصهی برهی سرخ و شاهزادهی غمگین- هاینتس یانتسش- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1387
- به کوشش عاطفه صابونی