ایرج پزشکزاد، نویسنده، طنزپرداز و مترجم|مجموعه داستانهای طنز ایرج پزشکزاد | در مورد ایرج پزشکزاد |ارسال رایگان آثار |کاملترین آرشیو
ایرج پزشکزاد
به کوشش عاطفه صابونی
ایرج پزشکزاد، نویسنده، طنزپرداز و مترجم، در اول فروردین ماه 1306 در تهران به دنیا آمد. پدرش، حسن پزشکزاد، پزشک، و مادرش، شاهزاده فکری ارشاد، معلم و دخترِ مویدالممالک فکری ارشاد- روزنامهنگار و نمایشنامهنویس دوران مشروطه- بود. خانوادهی ایرج پزشکزاد به واسطهی شغلِ پدر چندین سال از این شهر به آن شهر در حرکت بودند، تا اینکه در سال 1315 حسن پزشکزاد استعفا میدهد و خانوادگی به تهران نقل مکان میکنند و با دایر کردنِ مطب شخصی، برای همیشه در تهران میمانند. یک سال در خانهای اجارهای زندگی میکنند و بعد باغی میخرند و همسایهی عموها و عمههای مادریِ ایرج میشوند و زندگی شلوغ و پرجمعیتشان شروع میشود؛ چیزی که بعدها تاثیرش را بر داستانهای پُرشخصیتِ این نویسنده میگذارد. ایرج پزشکزاد دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و برای تحصیلات آکادمیک راهی فرانسه شد. ایرج در فرانسه با تورج فرازمند، دوستِ گرمابه و گلستانش، همخانه و همراه شد و هر دو در رشتهی حقوق مشغول به تحصیل شدند. پزشکزاد طی اقامت در پاریس، به زبان فرانسه تسلط کامل پیدا کرد و بعدها با زبانهای آلمانی و انگلیسی نیز آشنا شد.
ایرج پزشکزاد پس از فارغالتحصیلی به ایران بازگشت و مدت پنج سال در دادگستری به قضاوت مشغول شد. ولی از آنجا که شغل قضاوت با روحیهی پزشکزاد سازگار نبود، از این شغل استعفا داد و همزمان در آزمونِ ورودیِ وزارت امور خارجه شرکت کرد و پذیرفته شد. به این ترتیب ایرج پزشکزاد از آن تاریخ تا سال 1357 در وزارت امور خارجه به عنوان دیپلمات مشغول بود و در طی آن سالها، سفر و اقامتها متعددی در کشورهای مختلف، به ویژه فرانسه، داشت. با وقوع انقلاب 1357، پزشکزاد از وزارت امور خارجه اخراج شد و چندی بعد به آمریکا مهاجرت کرد.
اما امورِ سیاسی بخش کوچکی از زندگیِ ایرج پزشکزاد بوده، چرا که بُعد ادبی و آفرینشگریِ پزشکزاد به عنوان نویسنده، بخش پررنگتر و جاودانهی زندگی او بوده است.
پزشکزاد کار ادبی را با ترجمه شروع کرد. ترجمهی آثاری از ولتر، مولیر، موریس دوکبرا و ... که گاه به صورت کتاب و یا در مجلات، به چاپ میرسید. با آغاز دههی 1330 به تدریج شروع به نوشتن داستان کوتاه در مجلات کرد که با استقبال روبهرو شد. با وقوع کودتای 1332 قلم زدن در حوزهی ادبیات، به ویژه طنز، برای پزشکزاد جدیتر شد و به زودی نوشتن ستونِ طنزِ «آسمون ریسمونِ» مجلهی فردوسی را برعهده گرفت. ستونی که طی چهار سال و به صورت هفتگی در قالب دو صفحه نوشته و تنظیم میشد و طرفدارانِ بسیاری داشت. به طوری که سالها بعد، مطالبِ این ستون، گردآوری و به صورت کتابی مستقل منتشر شد و هنوزاهنوز مطالعهاش برای خواننده شیرین است. در همین دهه، چهار کتاب از این نویسندهی طنزپرداز روانهی بازار شد؛ کتابهای «حاج ممجعفر در پاریس» (1333)، «ماشاالله خان در بارگاه هارونالرشید» (1337)، «بوبول» (1338) و «دایی جان ناپلئون» (1339). مهمترین و مشهورترینِ اثرِ او، چه در این دوره و چه دورههای بعدی، رمانِ «دایی جان ناپلئون» بوده است. رمانی که به گمان بسیاری، آغازگرِ رمانِ طنز مدرنِ ایران بوده است.
ایرج پزشکزاد «دایی جان ناپلئون» را در سوئیس نوشت. تورج فرازمند، همان یارِ غارِ ایرج، نسخهی اولیهای آن را شنید و آنچنان شیرینی و کشش داستان بر او تاثیر گذشت که پس از بازگشت به ایران با دوستانِ ادیب و دست اندر کارِ نشر برای چاپِ رمان مشورت کرد. پس از بازگشتِ پزشکزاد به ایران، فرازمند و دوستانِ مجلهی فردوسی به او پیشنهادِ چاپِ «دایی جان ناپلئون» به صورت پاورقی در مجله را دادند. پزشکزاد در ابتدا مخالف بود، اما وقتی اوضاع نشر و سانسورِ کتاب در ایرانِ آن دوره را دید، با این پیشنهاد موافقت کرد. به این ترتیب، «دایی جان ناپلئون» برای نخستین بار به صورت پاورقی و هفتگی در مجله فردوسی چاپ شد. استقبال از آن چنان گسترده بود، که نیمه شب، مردم برای خرید مجله به دفتر رجوع میکردند تا هر چه زودتر قسمتِ جدید را بخوانند.
دلایل این محبوبیت و استقبال متعدد است، اما بیشک زبانِ طنازِ نویسنده و شخصیتپردازی کمنظیر و مردمیِ این رمان مهمترین تاثیر را داشته. پزشکزاد با اینکه این رمان را در سوئیس به روی کاغذ آورده بود، اما فضا و شخصیتهای آن برآمده از تجربهی زیستهی خود و آدمهای اطرافش بوده است. این نویسنده بارها عنوان کرده که، قضیهی عشقِ نوجوانی ماجرایی بود که برای خودش اتفاق افتاده و او همچون شخصیتِ سعید، در این مورد ناکام مانده است. شخصیتِ مشقاسمِ خدمتکار، برگرفته از شخصیتِ واقعیای به نام مشعباس بوده که در دوران کودکیِ ایرج همان سادگی و شیرینی را داشته. شخصیتِ «دایی جان ناپلئون» ریشه در باورِ کلیِ ایرانیان داشته، که معتقد بودند هر حادثهای، توطئهی انگلیسیها است و همیشه، جملهی «کار، کارِ انگلیسیهاست» صدق میکند. پزشکزاد در خلق چنین شخصیتهای آشنا و در عین حال متفاوتی آنچنان موفق عمل کرد که شخصیتهای رمان و تکیه کلامشان همچون ضربالمثل و تمثیل میان مردم به کار میرود.
رمان «دایی جان ناپلئون» در سال 1349 در قالب کتاب به چاپ رسید و همچنان مورد استقبال قرار گرفت. در سال 1356 نیز، مجموعهی تلویزیونیِ این رمان به کارگردانیِ ناصر تقوایی و با هنرنمایی بازیگرانی چون پرویز صیاد، پرویز فنیزاده، غلامحسین نقشینه، نصرت کریمی، محمدعلی کشاورز و ... تولید و پخش شد.
ایرج پزشکزاد پس از «دایی جان ناپلئون»، به خلق داستان، نمایشنامه و سلسله یادداشتهای طنزآمیز ادامه داد. نمایشنامهی «ادب مرد به ز دولت اوست» یکی از این آثار ماندگار است که پیش از انقلاب به چاپ رسید. مجموعه طنزِ «انترناسیونال بچه پرروها»، «شهر فرنگ از همه رنگ»، رمان «خانواده نیکاختر»، «رستمصولتان»، نمایشنامهی «پسر حاجی باباخان» از جمله آثاری است که پزشکزاد پس از مهاجرتِ اجباری از ایران نوشت. در طی دهههای گذشته، اگرچه این طنزپرداز تالیفات متعددی داشته است، اما هیچکدام نتوانستند به اندازهی رمانِ «دایی جان ناپلئون» بدرخشند و بر سر زبان بیفتند.
در این میان، گرایش به ادبیاتِ کهن فارسی یکی از خصلتهای همیشگیِ پزشکزاد بوده است. او در جایی تعریف میکند که سالهای سال است که روزهایش را با خواندن شاهنامه آغاز و با دیوان حافظ تمام میکند. کتابهای «حافظ ناشنیده پند» و «طنز فاخر سعدی» ادایِ دینی است به ادبیات کهن که با نگاهی امروزی و طناز به سرودههای این شاعران و زندگیشان پرداخته است.
ایرج پزشکزاد هماکنون در آمریکا روزگار میگذراند و با وجود کهولت سن و پیری چشم درصدد ثبتِ خاطراتش است.