دیدم که جانم میرود: خاطراتی از شهید مصطفی کاظمزاده
شهید مصطفی کاظم زاده در 9 شهریورماه 1344 در محله شاهپور دیده به جهان گشود. این کتاب به زندگینامه، آشنایی، آشنایی با امام، عضویت در حزب الله شرق تهران، حضور در جبهه و آشنایی با رزمندگان دفاع مقدس، عملیات رمضان، وصیت نامه خوانی، تشییع و شهادت و ... به همراه آلبوم تصاویر و اسناد منتشر شده در مطبوعات کشور در هنگام شهادت وی می پردازد.
22,000 تومان
معرفی دیدم که جانم میرود: خاطراتی از شهید مصطفی کاظمزاده :
شهید مصطفی کاظم زاده در 9 شهریورماه 1344 در محله شاهپور دیده به جهان گشود. این کتاب به زندگینامه، آشنایی، آشنایی با امام، عضویت در حزب الله شرق تهران، حضور در جبهه و آشنایی با رزمندگان دفاع مقدس، عملیات رمضان، وصیت نامه خوانی، تشییع و شهادت و ... به همراه آلبوم تصاویر و اسناد منتشر شده در مطبوعات کشور در هنگام شهادت وی می پردازد.
گزیده ای از کتاب:
« چه کار باید می کردم، اصلا چه کار می توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می رفت: تنهای تنها. اما من نمی خواستم بروم. اصلا من اهل رفتن نبودم. نه می خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه ها داشتم برای فرداهای دوستی مان. حالا او داشت می رفت. او داشت می شد رفیق نیمه راه. من که ماندم! من که اصلا اهل رفتن نبودم. ماندن مصطفی، برای من خیلی مهم و با ارزش تر بود تا رفتنش. حالا باید او را چه طوری از رفتن منصرف می کردم. بدون شک خودش بود. مگر نه اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می کردکه نرود، حتما می توانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری می کردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود. باید با خواست و تمایل او، نظر خدا را هم برمی گرداندم! »
مشخصات ( دیدم که جانم میرود: خاطراتی از شهید مصطفی کاظمزاده )
- نویسندهحمید داودآبادی
- ویراستارمحمد شفیعی
- ناشرشهید کاظمی
- موضوع (ها)کاظمزاده، مصطفی، 1344 - 1361Ꜵشهیدان - ایران - بازماندگان - خاطرات
- تعداد صفحه260 صفحه
- قطعرقعی
- نوع جلدشومیز
- سال چاپ97
- نوبت چاپ16
- محل چاپقم
- تیراژ2000 نسخه
- شابک9786008200314
- زبانفارسی