در سمینارها بارها از جیم ران پرسیدهاند که چرا در این سن و سال به دور دنیا سفر میکند، سخنرانی میکند و آموزش میدهد. این همه تلاش برای چه؟ او پاسخ سادهای میدهد؛ «تا میراثی بر جای بگذارم. تا کسی که به آثارم رجوع کرده، این بینش را پیدا کند که به چه کسی میتواند تبدیل شود، طرح چه زندگیای را میتواند بریزد و چه رویاهایی را میتواند تحقق ببخشد.»
گردآوری: عاطفه صابونی
جیم ران، با نام کامل امانوئل جیمز ران، کارآفرین، نویسنده و سخنرانِ انگیزشیِ آمریکایی، در بیست و پنجم سپتامبر 1930 در شهرِ یاکیما ایالتِ واشینگتن به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده بود. پدرش مزرعهداری بود که در نقل کردن داستانهای عامیانه ، شیرین و حرفهای بود. جیم دوران کودکیاش را در مزرعهی خانوادگیشان در کالدوِل آیداهو سپری کرد و به مدرسه محلی رفت. به تدریج، از پدر، بیانِ شیرین را یاد گرفت و هر از گاهی برای دوستانش قصه یا خاطره تعریف میکرد، استعدادی که در بزرگسالی به حرفهاش تبدیل شد.
جیم پس از به پایان رساندن دبیرستان، وارد کالج براون شد. اما بیشتر از یک سال نماند و در نوزده سالگی انصراف داد. او که علاقهی چندانی به تحصیلاتِ عالی نداشت و به نظر خودش به اندازهی کافی آموخته بود، ترجیح داد وارد دنیای کار شود. پس به جستجوی کار پرداخت. در شرکت سییِرز به عنوان انباردار و کارمند مشغول به کار شد. مدتی بعد نیز ازداوج کرد و تشکیل خانواده داد. با اینکه سخت کار میکرد، اما اوضاع مالیاش خوب نبود و پولی در بساط نداشت. شغل کارمندی را برای چند سال ادامه داد اما پیشرفتی در آن نبود. خودش نیز نه به دنبال پیشرفت بود و نه هدفِ مشخصی در کار داشت. جیم ران کمکم داشت به دام غم و ناامیدی میافتاد که یکی از دوستانش او را به یک سخنرانی دعوت کرد؛ سخنرانیِ شخصِ کارآفرینی به نام جان اِرل شُف. جان ارل شُف، سخنرانی انگیزشی و فروشندهای چیرهدست بود.
جیم ران در این سمینار و در بیست و پنج سالگی متوجه میشود، در زندگیاش یک تغییر اساسی لازم است و آنچه که باید تغییر دهد نگرش و طرز فکر خودش است. او متوجه شد که، میزان درآمد و موفقیتش به واسطهی تواناییاش در آرزو کردن، رویاپردازی، و تصور کردن مداومِ خودش و تواناییهایش، تعیین میشود. به عقیدهی او هر شخصی اگر فلسفهی زندگی و نگرشش به زندگی را تغییر دهد، بیگمان پیرامونش هم تغییر خواهد کرد. و این تغییر شامل درآمد، موفقیت، جایگاه اجتماعی و ... هم خواهد بود.
جیم ران که به شدت تحت تاثیر طرز فکر و موفقیتهای شُف قرار گرفته بود، تصمیم گرفت تا به هر نحوی از این شخصیت موفق، بیاموزد. از آن پس، به مدت پنج سال، ران تحتِ آموزشِ شُف قرار گرفت. شف به او یاد داد که «سود بردن بهتر از مزد گرفتن است.» پس جیم به ایجاد یک کسبوکارِ شخصی، دست زد. کارآفرینی او در زمینهی فروش محصولات مختلف بود. ران این کار را هر روز بیشتر توسعه میداد تا اینکه شش سال بعد، و در سن 31 سالگی، به یک کارآفرینِ میلیونر تبدیل شد. هر چند که یک سال قبلتر از این موفقیت، شُف از دنیا رفته بود.
در اوایل دههی شصت میلادی و با میلیونر شدن، ران از آیداهو نقل مکان کرد و در محلهی ثروتمندنشینِ بورلی هیلزِ کالیفرنیا ساکن شد. اما این تازه اول ماجراست. در محیط جدید، پیشرفت و موفقیتِ کمنظیرِ ران در مدت شش سال، دهان به دهان میگشت. پس یکی از دوستانش از او دعوت کرد تا در یک کلوپِ محلی، به نقلِ داستان زندگی و کاریاش بپردازد تا بلکه راز موفقیتش آشکار شود. جیم ران این دعوت را پذیرفت و پس از آن، به درخواست اشخاص دیگر، در ضیافتها و مناسبتهای مختلف نیز سخنرانی میکرد. و این شروعی بر بخشِ دومِ موفقیتهای کاری و حرفهای او بود. بخشی که هدفش انتقال تجربیات و بر جا گذاشتنِ میراثی معنوی از آموختههایش بود.
جیم ران، در سال 1963 و در هتل بورلی هیلز، نخستین سیمنار عمومیاش را برگزار کرد. سپس در سرتاسر آمریکا سیمنارهای متعددی برگزار کرد. موضوع سمینارهایش انتقال تجربیاتِ کاری و زیستیاش بود. او در این سمینارها - که هر دفعه منسجمتر و هدفمندتر میشدند- دربارهی موفقیت و رازهای آن صحبت میکرد. اینکه آدمی چگونه میتواند به خواستههایش برسد و فردی موفق باشد. او دربارهی فلسفهی موفقیت صحبت میکرد. سمینارهایش چنان تاثیرگذار و مفید بود که بسیاری را از دیگر کشورها به آمریکا میکشاند. به تدریج، آوازهی او از مرزهای آمریکا فراتر رفت و در قارههای دیگر -آسیا، اروپا، استرالیا، افریقا و همچنین شهرهای اصلی آمریکای شمالی- سمینارها و کارگاههای آموزشی متعددی برگزار کرد.
جیم ران در دهههای 1980 و 1990 به عنوان برجستهترین فیلسوف تجارت آمریکا برگزیده شد و موفقیتش در قرن بیست و یکم نیز ادامه داشت. در سال 1985 موفق به دریافت جایزهی CPAE از سوری انجمن سخنرانان ملی، به عنوان برترین سخنران، شد. در سال 2004 نیز جایزهی «استاد تاثیرگذاری» - که بالاترین افتخار در حرفهی سخنرانی است- را از آنِ خود کرد.
جیم ران، با هر چه بیشتر شدنِ مخاطبهایش، به نوشتن نظریات و تجربیاتش در قالب کتاب و جزوه پرداخت. کتابهای «فلسفه زندگی موفق»، «فصلهای زندگی»، «هفت کلید دستیابی به ثروت و شادکامی»، «پنج قطعه پازل زندگی»، «دوازده ستون موفقیت» و «جادوی کار پارهوقت» از جمله آثارِ مکتوب او هستند. کتابهایش با هر بار انتشار، به سرعت مورد استقبال قرار میگرفت و در بسیاری از کارگاههای موفقیت، به عنوان منبع، استفاده میشد. با وجود این، سفرهای متعددش به کشورهای مختلف برای ایراد سخنرانی در طی سالها ادامه داشت. جیم ران که حدود چهل سال حرفهی سخنرانِ انگیزشی و خودیاری را پی گرفت و برای بیش از پنج میلیون نفر سخنرانی کرد، آموزگارِ بسیاری از تاجران، سخنرانان و نویسندگان معتبر بوده است. افراد مشهوری چون آنتونی رابینز، مارک ر.هیوز (مدیر شرکت هربالایف اینترنشنال) از شاگردان او بودهاند. ران همچنین تاثیر عمیقی بر زندگی شخصیتهای سرشناسی چون برایان تریسی، کریس وایدِنِروت، جک کنفیلد، داشته است.
در سمینارهایش بارها از او پرسیدهاند که چرا در این سن و سال به دور دنیا سفر میکند، سخنرانی میکند و آموزش میدهد. این همه تلاش برای چه؟ او پاسخ سادهای میدهد؛ «تا میراثی بر جای بگذارم. تا کسی که به آثارم رجوع کرده، این بینش را پیدا کند که به چه کسی میتواند تبدیل شود، طرح چه زندگیای را میتواند بریزد و چه رویاهایی را میتواند تحقق ببخشد.»
اما جیم ران به این بسنده نمیکند و ادامه میدهد که؛ «از شما میخواهم یک گام فراتر روید. همچنان که در مسیرِ موفقیت پیش میروید، به سهم خود دیگران را نیز با اصولی که آموختهاید، آموزش و تعلیم دهید. در این صورت شما هم سرشار از رضایت میشوید، زیرا استعداد خود را بخردانه به کار بردهاید، و در این سفری که زندگی فرا روی ما گذارده، خود، خانوادهی خود، جامعه و کسب و کارتان را موفق ساختهاید.» در واقع، هدفِ او در سمینارهایش تربیت انسانهای موفق و نیز مربیانی –در زمینهی تجارت و کسبوکار- برای نسلهای بعد بوده است.
جیم ران، سرانجام در پنجم دسامبر 2009، در سن هفتاد و نه سالگی، به علت تصلب بافتهای ریوی درگذشت و در آرامگاه فارست لاون در گلندیل لوسآنجلس، کالیفرنیا به خاک سپرده شد.
آثار:
جادوی کار پاره وقت
پنج قطعه اصل
از پازل زندگی
هفت کلید طلایی ثروتمند شدن
معجزه در درون تو است
دوازده ستون موفقیت
فصل های زندگی
فرزانگی
درس های زندگی
قاتل شما کیست؟
برای مشاهده آثار جیم ران به این لینک مراجعه بفرمایید.