بار دیگر شهری که دوست میداشتم
پیکرهی داستان از معصومیتی کودکانه آغاز میشود و تا دلتنگی خالصانهی مردی عاشق پیش میرود. آنچه قلم زیبای نادر ابراهیمی نگاشته است نه شعر است و نه نثر. با پسرک عاشق میتوان عاشقی کرد، خندید و گریست. گفتگوهای عاشقانهی او، خاطرهها و روایتهایش، گلایهها و واگویههایش با بیانی بدیع و متفاوت، با مفاهیم زیبا و عمیق، بسیار مجذوبکننده و تاثیرگذار است.
معرفی بار دیگر شهری که دوست میداشتم :
«هلیای من!
به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.
من خوب میدانم که زندگی، یکسر، صحنه بازیست؛
من خوب میدانم.
اما بدان که همه کس برای بازیهای حقیر آفریده نشده است.
مرا به بازی کوچک شکستخوردگی مکشان!
به همه سوی خود بنگر و باز میگویم که مگذار زمان، پشیمانی بیافریند.
به زندگی بیندیش با میدانگاهی پهناور و نامحدود.»
در تنگنای یک دلتنگی عاشقانه، نامهها و گفتگوهای درونی او با هلیا روایت داستان را رقم میزند، با هلیا که کودکی را با هم گذراندهاند، پروانه گرفتهاند، با هم خندیدهاند و گریستهاند و بزرگ شدهاند. هیچ کس دوست داشتن آنها را نپذیرفته است و این مخالفت مقدمهی سفری میشود و پس از آن، فراز و نشیب ها و عاشقی، و بازگشت؛ بازگشت هلیا و سپس او. حالا که یازده سال از این سفر میگذرد، به شهری که دوست میداشته است باز میگردد، به سوی آنها که دوست میداشته و دوستش میداشتهاند، و هلیا.
پیکرهی داستان از معصومیتی کودکانه آغاز میشود و تا دلتنگی خالصانهی مردی عاشق پیش میرود. آنچه قلم زیبای نادر ابراهیمی نگاشته است نه شعر است و نه نثر. با پسرک عاشق میتوان عاشقی کرد، خندید و گریست. گفتگوهای عاشقانهی او، خاطرهها و روایتهایش، گلایهها و واگویههایش با بیانی بدیع و متفاوت، با مفاهیم زیبا و عمیق، بسیار مجذوبکننده و تاثیرگذار است. مثل همیشه در میان این جملات و کلمات عاشقانه نادر ابراهیمی حرفها برای گفتن دارد. این روایت خالصانه، قصهی عاشقانهها و شهرها و مردم بسیاری است، و شاید حکایت خود ما.
مشخصات ( بار دیگر شهری که دوست میداشتم )
- نویسندهنادر ابراهیمی
- ناشرروزبهان
- موضوع (ها)داستانهای فارسی - قرن 14
- تعداد صفحه102 صفحه
- قطعرقعی
- نوع جلدشومیز
- سال چاپ96
- نوبت چاپ33
- محل چاپتهران
- تیراژ2000 نسخه
- شابک9789645529343
- زبانفارسی